FK یا Foreign Key یا کلید خارجی یا کلید بیرونی در زمینهی پایگاهدادهها، مجموعهای از ویژگیها میباشد که در معرض محدودیتها یا Constraint موجودیتی و نه هویتی قرار دارند. یعنی در نظامنامهی جبر گزارهای یا سورهای منطقی حتما در سور وجودی کلی یا جزئی قابل نمایش خواهد بود. محدودیت کلید خارجی به ازای برخی از موارد یا به ازای تمام موارد قابل اطلاق و عینی یک مقوله یا موضوع انتزاعی خاص متناظر با جدول یا مجموعهای از جداول منفک شده نمایشپذیر و با توانایی فرمولهسازی منطقی است. FK الزاما احد و واحد نبوده و باید نظیربهنظیر منطبق بر قوانین هویتی نوع دادهها یا Data Type کلیدهای اصلی یا Primary یا PK در رابطهی یک به چند تعریف شود. به غلط هنگام تفکیک جداول به مجموعهی اشتراکی PKها نیز کلید خارجی گفته میشود که پیشزمینهی ریاضی آن را از حیز انتفاع ساقط میسازد و پیشزمینهی ریاضی حتی بر نگاه الگوریتمی و ساختیافتهی موجود در علوم کامپیوتر یا Computer Science ارجحیت دارد چه رسد به طراحی شیءگرا و یا برنامهنویسی شیءگرا و طراحی معماری نرمافزار مبتنی بر Use-Case Diagram که الهام گرفته از هنر و تجربه میباشد. یک معمار و تحلیلگر سامانههای نرمافزاری هنرمند قهاری است.
ممکن است در هنگام طراحی پایگاهدادهها چندان به Constraint فوق توجه نشده باشد. جهت فهم محدودیت فوق الزامی است تا کوئریها مانیتور شود. خصوصیاتی کلید خارجی هستند که در هنگام join و شرط آن ظاهر میشوند. شرط فوق شرط لازم و نه کافی اطلاق FK بر یک ستون یا خصیصهی جدول slave یا جدول تابعهی هویت جدول اصلی یا master خواهد بود.
ممکن است اسامی و یا حتی DTها متفاوت باشد و در cast مقایسهای صورت گرفته که با بازبینی طراحی پایگاهی همراه است به صورت عمومی دیتادیاگرام پایگاهدادهها و یا بخشی از طراحی یک entity متناظر با جدول یا مجموعهای از جداول را تغییر دهد.
تامین امنیت برنامه از همان بدو راهاندازی پروژهی نرمافزاری و برنامهنویسی موجب حفظ اسنادی اطلاعات دیجیتال و ضمنا قوام فرآیندهای کنترل کیفی میشود ازاینرو اهمیت دارد. برای تامین امنیت دادهای باید فیلدهایی در طراحی پایگاهدادهها تعبیه شود و پالیسی و دایرکتیوهای امنیتی حتما تاثیر بهسزایی در طراحی پایگاهی خواهد داشت. تاثیر فوق دلیل بر تفوق مدیریت و طراحی پایگاهی بر نگاه مفهومی شیءگرا نیست چون:
اگر نگاه پایگاهی در مجموعهای از طراحان و برنامهنویسان لایهی منطقی دادهها و مدیریت پایگاهدادهها غالب شود حتما ریسک استفاده از آبجکت کمینه شده و مدیریت کدنویسی و برنامهنویسی متناظر با علم دادهها و طراحی پایگاهی بهتر خواهد شد. از سوی دیگر کمینه شدن فهم و دانش از مدیریت و طراحی و تعریف مقولات پایگاهی مطمئنا سبب نوادر خیارات انتزاعی و عدم شفافیت دانش دادهای و علم دادهها میشود که:
غلبهی نگاه شیءگرا بر محیط برنامهنویسی فرمال و رسمی باعث نمیشود که دانشمندان و اندیشمندان و خردورزان حوزهی علوم دادهها از بهرهگیری زبان برنامهنویسی شیءگرا چشمپوشی نمایند. در حالی که برنامهنویس و نرمافزارنویس بساز و بنداز تنها مشغول تعابیر تجاری و Astonish مانند dot net core یا Bean Design یا J2EE شده و از علوم و مفاهیم پایه و دانشگاهی کاملا صرفنظر مینماید.
مطمئنا dotnet framework برای برنامهنویس استارتاپی غولی مانند Microsoft جیز و اخوتف و کار گِل است. برای کارگران دونمایهی افغانی است. در حالی که کارگر افغانی کاری و باتجربه بوده و با هزینهی کمینه بهترین نتایج را ارائه مینماید. در داتنتفریمورک حتما برنامهنویسی ساختیافته معنا و مفهوم دارد.
بسیاری از مفاهیم ساختیافتهی پایگاهی مانند DataSet و DataTable و DataRow و DataColumn در داتنتفریمورک وجود دارد و امکان تفکیک پردازش کوئری و دایجست مبتنی بر برنامهنویسی فرمال وجود دارد. حلقهی مفقوده حتما یک دستخط برنامهنویسی بالغ با عنوان دستخط ساختیافتهی امن پایگاهی است که متاسفانه تا حال ندیدم شخص یا شخصیتی یا جامعه و community علمی و دانشگاهی به عنوان مرز دانش یا state-of-art به آن بپردازد.
تعداد خطوط برنامهها و نوع نگاه به دادهها در تعامل فرمال فوق کم شده چرا که حتما زبان برنامهنویسی مانند #C بسیار بالغ عمل کرده و مشحون از ابزارها و ساختارهای پیچیدهی مبتنی بر ساختمان دادهها است. اگر هم وجود نداشته باشد پیادهسازی و برنامهنویسی آن بسیار آسان خواهد شد. ساختمان دادهها اصلیترین نقطهی تحویل و صدور نتایج پردازش لایهی پایگاهی به لایهی لاجیکال و منطقی یا نرمافزاری است. هر چه نوشتار و طراحی ساختمان دادهها آسانتر شود وابستگی به شیء و آبجکت و نگاه شیءگرا کمتر شده و برنامهنویسی مونولیتیک ساختیافته آسانتر میشود.
داتنتفریمورک از استک یا پشتهی برنامهنویسی ماکروسافت قابل حذف نیست چرا که:
مطمئنا اخلاق پس از کانت نسبی است. چرا؟
اطلاق مطلقگرایی بر امور جاری پیرامونی بهواسطهی خردگرایی محض و ارزش ذاتی آن در عصر روشنگر بود. کانت این چارچوب برساخته و خودساختهی فلسفی را از میان برد. فقط به عنوان آثار کانت توجهی گذرا و مختصر شود کفایت از تامل و تدبیر عمیق و فلسفی به موضوع مورد اشاره است:
موارد 1 و 6 و 7 نفی کامل خردگرایی محض است. از سوی دیگر اقبال به زرتشت در واقع صحبت از مهر و اشا است که با خردگرایی محض عداوت ذاتی دارد. مهر و اشا فراتر از خرد و حکمت عملی آن یعنی جاویدان خرد است:
استن حنانه از هجر رسول
ناله میزد همچو ارباب عقول
گفت پیغامبر چه خواهی ای ستون
گفت جانم از فراقت گشت خون
مسندت من بودم از من تاختی
بر سر منبر تو مسند ساختی
گفت خواهی که ترا نخلی کنند؟
شرقی و غربی ز تو میوه چنند
یا در آن عالم، حقت سروی کند؟
تا تر و تازه بمانی تا ابد
گفت آن خواهم که دایم شد بقاش
بشنو ای غافل کم از چوبی مباش
آن ستون را دفن کرد اندر زمین
تا چو مردم حشر گردد یوم دین
تا بدانی هر که را یزدان بخواند
از همه کار جهان بیکار ماند
هر که را باشد ز یزدان کار و بار
یافت بار آنجا و بیرون شد ز کار
آنک او را نبود از اسرار داد
کی کند تصدیق او نالهٔ جماد
گوید آری نه ز دل بهر وفاق
تا نگویندش که هست اهل نفاق
گر نیندی واقفان امر کن
در جهان رد گشته بودی این سخن
صد هزاران ز اهل تقلید و نشان
افکندشان نیم وهمی در گمان
که به ظن تقلید و استدلالشان
قایمست و جمله پر و بالشان
شبههای انگیزد آن شیطان دون
درفتند این جمله کوران سرنگون
پای استدلالیان چوبین بود
پای چوبین سخت بیتمکین بود
غیر آن قطب زمان دیدهور
کز ثباتش کوه گردد خیرهسر
پای نابینا عصا باشد عصا
تا نیفتد سرنگون او بر حصا
آن سواری کاو سپه را شد ظفر
اهل دین را کیست سلطان بصر
با عصا کوران اگر ره دیدهاند
در پناه خلق روشندیدهاند
گر نه بینایان بدندی و شهان
جمله کوران مردهاندی در جهان
نه ز کوران کشت آید نه درود
نه عمارت نه تجارتها و سود
گر نکردی رحمت و افضالتان
در شکستی چوب استدلالتان
این عصا چه بود قیاسات و دلیل
آن عصا که دادشان بینا جلیل
چون عصا شد آلت جنگ و نفیر
آن عصا را خرد بشکن ای ضریر
او عصاتان داد تا پیش آمدیت
آن عصا از خشم هم بر وی زدیت
حلقهٔ کوران به چه کار اندرید
دیدبان را در میانه آورید
دامن او گیر کاو دادت عصا
در نگر کادم چهها دید از عصا
معجزهٔ موسی و احمد را نگر
چون عصا شد مار و استن با خبر
از عصا ماری و از استن حنین
پنج نوبت میزنند از بهر دین
گرنه نامعقول بودی این مزه
کی بدی حاجت به چندین معجزه
هرچه معقولست عقلش میخورد
بی بیان معجزه بی جر و مد
این طریق بکر نامعقول بین
در دل هر مقبلی مقبول بین
همچنان کز بیم آدم دیو و دد
در جزایر در رمیدند از حسد
هم ز بیم معجزات انبیا
سر کشیده منکران زیر گیا
تا به ناموس مسلمانی زیند
در تَسلُّس تا ندانی که کیند
همچو قلابان بر آن نقد تباه
نقره میمالند و نام پادشاه
ظاهر الفاظشان توحید و شرع
باطن آن همچو در نان تخم صرع
فلسفی را زهره نه تا دم زند
دم زند دین حقش بر هم زند
دست و پای او جماد و جان او
هر چه گوید آن دو در فرمان او
با زبانشان گرچه تهمت مینهند
دست و پاهاشان گواهی میدهند
بهکارگیری خرد در منظومهی فوق ذنب کبیر است. اشارهی فوق به هیچ وجه به قرآن و فلسفهی مدرن در تضاد نیست. در قرآن تنها اشاره به بینهی مصاحبت موسی با خضر یا حضرت یسع (علیهالسلام) کفایت از بحث مطول در این مقوله و مجال است. در فلسفهی پساکانتی تحلیل موشکافانهی شناخت پیشینی و پسینی و همچنین اشارهی ظریف به mind trap یا فریب ذهنی از جمله مقولات تاثیرگذار و بدیهیات فلسفی و سیاسی غرب است. نقطه واصل مفاهیم فلسفی کانت به نیچه حتما شوپنهاور است. شوپنهاور خطای شناخت پیشینی و پسینی مغز را میپذیرد و در اصل گرانقدر خود "جهان همچون اراده و تصور" به این موضوع و مقوله پرداخته است. اثر مذکور پیشزمینهی بدیهی نیچه در فلسفهی سیاسی و نسبیگرایی امور حاصل از خرد محض است. نیچه حتما بزرگترین منبع الهام در سیاست امروزین اروپا و دنیای غرب است. حتی نیچه نیز به زرتشت ارادت داشت یعنی آن که به صورت ضمنی مهر و اشا را برتر از خرد محض و عقل ابزاری میدانست. «چنین گفت زرتشت» مشهورترین و بحثبرانگیزترین اثر فریدریش نیچه، فیلسوف آلمانی است.
به فریب ذهن در ادبیات فارسی با کلیدواژهی جهل مرکب اشاره شده است:
1) یقین و اقل مراتب آن از باب چهارم معراجالسعادهی ملااحمد نراقی:
فصل: مقابل این دو صفت رذیله، یعنی جهل مرکب و حیرت، یقین است و اقل مراتب آن اعتقاد ثابت جازم مطابق واقع است پس اعتقادی که مطابق واقع نباشد از افراد یقین نیست، اگر چه صاحب آن جزم داشته باشد به اینکه مطابق واقع است، بلکه جهل مرکب خواهد بود پس چنان که دانستی یقین، ضد حیرت و شک است از آن راه که جزم در آن معتبر است و مقابل جهل مرکب است، چون موافقت با واقع در آن لازم است و مورد یقین و متعلق آن، یا از لوازم و اجزای ایمان است مانند: وجود واجب سبحانه و صفات کمالیه او و مباحث متعلقه به نبوت و امامت و احوال نشأه آخرت یا آن را مدخلیتی در ایمان نیست چون حقایق اموری که ایمان بدون آنها تمام و جاهل به آنها از اهل اسلام است.
و چنانکه اشاره شد مطلق علم و یقین خواه در اموری که متعلقه به دین باشد یا غیر دین، شخص نفس انسانی را کمال، و شاهد روح را حسن و جمال است، و وصول به سعادات را باعث و دخول در خیل مجردات را مورث است
بلی یقین در مباحث الهیه و مطالب دینیه در تحصیل سعادات اخرویه، اکمل، و در تکمیل نفوس انسانیه ادخل است، زیرا که ایمان موقوف بدان، بلکه اصل آن و عین آن است، و سایر علوم شاخ و برگ آن، و رستگاری در آخرت بدون آن غیر حاصل، و فاقد آن در حزب کفار داخل است.
و بالجمله شکی نیست که مرتبه یقین اشرف فضایل، و افضل کمالات، و اهم اخلاق، و اعظم صفات است کیمیای سعادت و معراج کرامت است اکسیر اکبر و کبریت احمر است تشریفی است که قامت قابلیت هر کس بدان آراسته شد محرم خلوتخانه انس گردید و افسری است که تارک هر بنده به آن پیراسته شد قدم در حرم قدس نهاد.
و به این سبب سید رسل صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند که «هر که به او عطا کرده شد نصیب او از یقین و صبر، چه باک او را از آنچه فوت شود او را از روزه روز و عبادت شب».
و فرمودند: «الیقین الایمان کله» یعنی: «همه ایمان یقین است» و نیز از آن حضرت مروی است که «هیچ آدمی نیست مگر اینکه از برای او گناهان بسیار است و لیکن هر که عقل او تام و یقین او کامل باشد گناهان ضرر نمی رساند، زیرا که هرگاه گناهی کند پشیمان می شود و استغفار می کند گناهان او آمرزیده می شود و فضیلتی از برای او باقی می ماند که او را داخل بهشت می کنند».
و حضرت امام جعفر صادق علیه السلام فرمودند که «عمل اندک با دوام و یقین، بهتر است در نزد خدا از عمل بسیار بدون یقین» و بسا باشد که شیطان در مقام فریب انسان برآید و او را در نزد خود صاحب یقین وانماید و چنان داند که در عقاید از برای او یقین حاصل، و به آن مرتبه عظمی واصل است و حال اینکه نه چنین است، بلکه از برای صاحب یقین علاماتی چند است که رسیدن به مرتبه یقین از آنها شناخته می شود.
2) پیدا کردن علاج عجب از رکن مهلکات کیمیای سعادت غزالی:
بدان که عجب بیماری است که علت آن جهل محض است و علاج آن معرفت محض است، پس کسی که شب و روز اندر علم و عبادت است گوییم که عجب تو از آن است که این بر تو همی رود و تو راهگذر آنی یا از آن که از تو در وجود می آید و قوت تو حاصل می شود؟ اگر از آن است که در تو می رود و تو راهگذر آنی، راهگذری را عجب نرسد که راهگذر مسخری باشد و کار به وی نبود و وی اندر میانه که بود؟ و اگر گویی من همی کنم و به قوت و قدرت من است، هیچ دانی تا این قوت و قدرت و ارادت و اعضا که این عمل بدان بود از کجا آوردی؟ اگر گویی به خواست من بود این عمل، گویم این خواست را و این داعیه را که آفرید و که مسلط کرد بر تو و که سلسله قهر اندر گردن تو افکند و فراکار داشت که هر که را داعیه بر وی مسلط کردند وی را موکلی فرستادند که خلاف آن نتواند کرد و داعیه نه از وی است که وی را به قهر فراکار دارد، پس همه نعمت خداوند است و عجب تو به خویشتن از جهل است که به تو هیچ چیز نیست. باید که تعجب تو به فضل حق تعالی بود که بسیار خلق را غافل گرداند و داعیه ایشان به کارهای بد صرف کرد و تو را ار عنایت خویش استخلاص فرستاد و داعیه را بر تو مسلط کرد و تو را به سلسله قهر به حضرت عزت خود همی برد.
و اگر پادشاهی اندر غلامان خود نظر کند و از میان همه یکی را خلعت دهد بی سببی و خدمتی که از پیش کرده بود، باید که تعجب وی از فضل ملک بود که بی استحقاق وی را تخصیص کرد نه به خود. پس اگر گوید ملک حکیم است. تا اندر من صفت استحقاق ندیدی آن خلعت خاص به من نفرستادی، گویند تو صفت استحقاق از کجا آوردی؟ اگر همه از عطای ملک است پس تو را جای عجب نیست و همچنان بود که ملک تو را اسبی دهد عجب نیاوردی و آنگاه غلامی دهد عجب آوری و گویی مرا غلامی داد که اسب داشتم و دیگران نداشتند و چون اسب نیز وی داده باشد جای عجب نبود، بلکه چنان بود که هر دو به یک بار به تو دهد.
همچنین اگر گویی مرا توفیق عبادت از آن داده است که وی را دوست داشتم، گویند این دوستی اندر دل تو که افکند؟ اگر گویی دوست از آن داشتم که بشناختم وی را و جمال وی بیافتم، گویند این معرفت و این دیدار که داد؟ پس چون همه از وی است باید که عجب تو به نبود، به جود و فضل وی بود که این صفات در تو بیافرید، و داعیه و قدرت و ارادت بیافرید، اما تو در میان هیچ کس نه ای و به تو هیچ چیز نسیت جز آن که راهگذر قدرت حق تعالی ای و بس.
3) تضمینی معروف در کتاب معراج السعاده ملا احمد نراقی از حصر عقلی منظوم ابنیمین:
آنکس که بداند و بخواهد که بداند
خود را به بلندای سعادت برساند
آنکس که بداند و بداند که بداند
اسب شرف از گنبد گردون بجهاند
آنکس که بداند و نداند که بداند
با کوزه ی آب است ولی تشنه بماند
آنکس که نداند و بداند که نداند
لنگان خرک خویش به مقصد برساند
آنکس که نداند و بخواهد که بداند
جان و تن خود را ز جهالت برهاند
آنکس که نداند و نداند که نداند
در جهل مرکب ابدالدهر بماند
آنکس که نداند و نخواهد که بداند
حیف است چنین جانوری زنده بماند
بنا به اصالت حکیمانهی ادبیات فارسی نفی جهل مرکب و تحلیل فلسفی مدرن دام ذهنی یا mind trap حتما نزاع و جنگ مقولات و اعیان انتزاعی و ایدهها خیالی است و برگرفته از حدقها و کینههای شخصی و حسادتهای علمی فردی است از این رو شیءگرایی و ساختمندی پایگاهی تضادی ندارد و یا شاید برگرفته از یکدیگر باشند. حداقل دیتادیاگرام پایگاهدادهها بسیار شبیه use-case diagram مهندسی نرمافزار و طراحی شیءگرا است.
بماند که بساز و بندازی نرمافزاری تنها از یک الگو تبعیت میکند. طراحی پایگاهدادهها و عدم مدیریت dynamicity در طراحی پایگاهدادهها و دوختن اشیاء به جداول موجود در طراحی پایگاهدادهها و نشان دادن در datagrid و بیش از آن نیست حتی در استارتاپهای دانشبنیان و در مرز دانش بهترین دانشگاههای کشور از همین الگو پیروی میشود. اسامی عوض میشود. آیا برنامهنویسی اندروید بیش از این است. به صورت کلی برای آشنایی یک برنامهنویس شیءگرا با جهان علم دادهها و دادهکاوی کافی است گفته شود در واقع پایگاهدادهها مجموعهای از جداول متداخل به هم مربوط است که جدول در آن یک شیء ساختمند تاپلمحور است و بیش از این نیست و SQL یک توصیف رابطهای از محیط انتزاعی جداول پایگاهدادهها میباشد. FK و Default نیز توصیف Constraint محور از محیط محدود شیءگرای پایگاهدادهها و زبان سطحپایین و joinمحور SQL و غیراستاندارد در انواع فناوریهای پایگاهی مانند SQL Server یا اوراکل و My SQL و یا Postgres SQL میباشد.
خلاصه آنکه برنامهنویسی فرمال هیچ تضادی با طراحی پایگاهی نداشته و ضمنا موید آن میباشد چرا که دیتاگرید و دیتاست و دیتاتیبل بخش لایتجزی داتنتفریمورک و برنامهنویسی بساز و بنداز جمهوری اسلامی ایران میباشد. داتنتفریمورک با بیل گیتس رابطهای انجمنی داشته و از ماکروسافت جداناپذیر و غیرقابلانفکاک است.
بیل گیتس بنیانگذار ماکروسافت بوده و محصولاتی که در دوران بلوغ ماکروسافت به عنوان ارکان محصولات دانشبنیان این شرکت مبتنی بر آزمایشگاههای IBM به فرگشت تدریجی ادامه داده و در حال حاضر از رخ محصول به شالوده و فندانسیون تجاری این شرکت تبدیل شده است از آیندهی مشعشع و مشحون از یادگیری ماشین و هوشمصنوعی غول فناوری اطلاعات ایالات متحدهی آمریکا قابل حذف نمیباشد. با مقدمات فوق آیندهای ساختیافته و Structural ملحق به داتنتفریمورک در انتظار علوم دادهها و دادهکاوی پایگاهی است.
همچنان که آبجکت لایهی لاجیکال از جداول پایگاهدادهها متأثر است امنیت به عنوان یک مسئله در حفظ محرمانگی و حقوق دسترسی بر طراحی پایگاهی اثرگذار خواهد بود.
برای پیادهسازی سامانههای فوق پیشرفتهی یادگیری ماشین نیاز به سامانههای تصمیمیار است. سامانههای تصمیمیار یک پیمانهی هوشمند در کنار ERPهای سازمانی خواهد بود تا بتواند به شکلدهی هوشمندانه و خودکار فرآیندها به مدیران ارشد و تیم فناوری اطلاعات کمک نماید.
برای راهاندازی یک سامانهی فوق پیشرفتهی فناوری اطلاعات الزامی است تا فرآیند بلوغ زیر طی شود تا گردشکارهای اداری همراه با هوشمندسازی رویههای فناورانه به فرگشت تدریجی رسیده تا هزینهکرد آموزش نیروی انسانی و ضمنا تغییرات و ریسکهای حاصله به کمترین میزان خود برسد:
در طی فرآیند فرگشت تدریجی فوق حتما کنترل دادهها از مهمترین ابزارهای مدیریت فنی هوشمندسازی و خودکارسازی گردشکار اداری میباشد. در فراگشت تدریجی و ارتقاء به مراحل بالاتر گرایش کنترل کیفی داده تغییر پیدا میکند. حتما در استفاده همزمان سامانهها گرایشهای متفاوت کنترل کیفی اطلاعات استفاده میشود. به جهت ایزولهسازی و حفظ محرمانگی اسنادی دادهها انفکاک تیم تحلیل و بررسی گرایشهای متفاوت کنترل کیفی اطلاعات الزامی میباشد. محتمل است که شکستی در مراحل فراگشت به وجود آید بنابراین تا زمان شکست باید تمامی راهحل تحقیق و توسعه مستندسازی شده و با فروگشت به مرحلهی پایینتر گرایش کنترل کیفی اطلاعات نیز فروکاسته شده و تغییر یابد.
در تحلیل دادهها حتما استفاده از متخصصین علوم دادهها و تحلیلگران ماهر اطلاعات و دانشمندان علوم دادهها الزامی است.
یادگیری ماشین از آغاز مرحله راهاندازی و بهرهگیری از سامانههای تصمیمیار مطرح میشود.
راهاندازی فرآیند بالغ کنترل کیفی نیازمند پایگاهدادههای تحلیلی یا Data Warehouse است. هر چه از یادگیری ماشین پرهیز شود نگاه ساختمند و دادهمحور غالب خواهد شد. تعریف دادهمحور از جهان با ذات انجمنی شناخت ذهنی در تضاد است بنابراین چندان مورد پذیرش کاربران نهایی و حتی مهندسین نرمافزار سیستمساز یا برنامهنویس نمیباشد چرا که مبتنی بر Object به بررسی محیط اطراف خود میپردازند و مقولهی بدیهی Object را چنین تعریف مینمایند:
Object is Everything
اگر نگاه ساختمند به دادهها کمینه شود کنترل کیفی دادهها نیز از میان خواهد رفت و به سبب اصالت جایگزینی یادگیری ماشین حتما نگاه فرآیندی و تعبیه شده در گردشکار سازمانی اهمیت مییابد. در این مرحله دیگر صحبت از کنترل کیفیت دادهها خطا است و باید از مدیریت کیفیت و مهندسی و تولید صنعتی بهره برد. بخش کنترل کیفیت یا QC نقطهی ثقل و اتکاء کنترل کیفی خواهد بود. باید کنترل کیفی بخشی از فرآیند اجرایی سازمانی شود که در سه مرحلهی:
پیادهسازی شود. در این بخش عموما کشور ژاپن از سال 1950 میلادی به عنوان یک کشور پیشرو مطرح است. بسیاری از پدران و پیشگامان کنترل کیفیت ژاپنی هستند که فرآیندهای تعبیه شده و پیادهسازی شده منجر به تحول بنیادین در سازمان و گردشکارهای جاری شرکتها میشود. در مرحلهی هیئت مدیره منتج به تصمیمات کلیدی راهبردی است. در مرحلهس مدیران ارشد منتج به تصمیمات تاکتیکی پراگماتیک و نتیجهگرا است. در مرحلهی اجرا و محیط کار منتج به تصمیمات فنی دقیق با گرایش greedy یا حریصانه در تحصیل بلادرنگ یا زودهنگام یا در آیندهای نه چندان دور خواهد شد.
به جهت تعبیهی سازمانی و اداری تابآوری (Resilience) کافی است تمام سامانههای لایهای شش گانه استفاده شود. پیچیدگیها افزون شده اما حتی از افزونگی دادهها نیز استفاده خواهد شد. در کنترل کیفی پس از پیادهسازی یادگیری ماشین حتما اینترنت اشیاء یا IoT با سنسورهای محیطی و عملیاتی متصل همیشگی اصل خواهد بود و مهم میشود.
ژاپن پیشرفت نکرد مگر آن که مفهومی با عنوان Lean Management یا مدیریت ناب را در تمامی هرم مدنی خود اجرا نمود. اگرچه توکیو را تبدیل به یک کلونی مورچههای منظم و بیخلل و بدون عیب تبدیل نمود. نگاهی که در منظر پستمدرنیسم زشت جلوه مینماید.
مدیریت ناب راهاندازی روبات در محیط کار و سختافزاری شدن مانند شرکت تویوتا نیست بلکه پذیرش فرآیند کنترل کیفی به عنوان بخشی از فرآیند توسعهی نرمافزار و بلوغ سازمانی و تعریف گردشکار اداری میباشد.
برای اثربخشی فرآیندهای کنترل کیفی و همچنین از میان بردن اثرات جانبی یا Side Effectهای پیادهسازی سامانههای فناوری اطلاعات حتما از همان ابتدا نیاز به برقراری امنیت برنامه و اطلاعات میباشد. پیادهسازی پایگاهی نیازمند طراحی ویژهای در حدود ریزدانگی تاپل است.
کنترل کیفی یک فرآیند فناورانه و ابتکارآمیز در مشاوره و تصمیمگیری ناب مدیران ارشد و هیئت مدیرهی کسبوکارهای متوسط و با مقیاس بزرگتر میباشد. البته نوع پاسخگویی به مشتریان را بهتر کرده و همچنین زمان آن را کمینه میسازد. در واقع نوعی بهینهسازی فرآیند سازمانی و اداری و ارتقاء مفهومی مدیریت میباشد. ریاست از میز بدون جابهجایی فیزیکی میدانی میشود. رئیس در عین رسیدگی به کارتاپل اداری بر کوچکترین اجزاء بحرانآفرین سیستمی نیز نظارتی چون جام جمشید خواهد داشت.
کنترل کیفی مشتریمداری نیست ولی حتما کیفیتها و کمیتهای موجود در قراردادهای تجاری طرفینی را پوشش میدهد. حتی میتواند منتهی به RegTech و فناوریهای مالی مانند بلاکچین شود. به لحاظ فنی حتما رگتک برای تیم فناوری اطلاعات بار هزینهای و کنترلی فراوانی را ایجاد خواهد کرد که با استفاده از فرآیندهای مرسوم و رایج کنترل کیفی به حداقل میزان خود خواهد رسید.
مخابرات به عنوان زیرساخت و مهمترین جزء در ارتباطات مبدا و مقصد فناوری اطلاعات بالغترین نوع مهندسی کنترل کیفیت را دارا است. دو جزء OSS/BSS نظارتی سازمانهای مخابراتی پیشرفتهی دنیا مانند Orange یا AT&T از این لحاظ خالی از لطف نمیباشد تا با مرز دانش مدیریتی و فنی مزبور آشنایی کامل حاصل گردد.
دامنه مقایسه | Data Validation | Data Quality |
تعریف | فرآیند بررسی دادهها بر اساس قوانین یا معیارهای از پیشتعریفشده برای اطمینان از صحت اطلاعات | اندازهگیری کلی شرایط و مناسب بودن دادهها برای استفاده بر اساس ویژگیهای خاص |
ناحیهی تمرکز | اطمینان از مطابقت قالب، نوع و ارزش دادهها با استانداردها یا قوانین خاص | ارزیابی دادهها در ابعاد مختلف مانند دقت، کامل بودن و ارتباط |
دامنه | اغلب عملیاتهای اجرایی بر وارد کردن دادهها یا تراکنشهای فردی تمرکز دارد | به صورت گستردهتر عملیات اجرایی خواهد داشت و بر کل مجموعهی دادهها یا کیفیت پایگاهدادهها تمرکز دارد |
روششناسی | شامل بررسیهای خاصی مانند اعتبارسنجی قالب، بررسی محدوده و تائید نوع داده است | شامل طیف گستردهتری از ارزیابیها مانند پروفایل داده، پاکسازی دادهها و نظارت است |
هدف واقعگرایانه | برای تائید صحت و اعتبار دادههای وارد شده به یک سیستم | برای اطمینان از این که مجموعهی دادهی کلی برای هدف مورد نظر خود مناسب است |
مراحل فرآیندی | معمولا در نقطهی ورود یا جمعآوری دادهها انجام میشود | فرآیندی که به صورت همیشگی در طول چرخهی عمر دادهها انجام میشود |
ابزار مورد استفاده | ابزارهای اعتبارسنجی فرم، رابط ورودی داده با قوانین اعتبارسنجی | نرمافزار کیفیت دادهها، ابزار جامع مدیریت دادهها |
نتیجه | ثبت و ضبط دادههای فردی تمیز و بدون خطا | مجموعهی دادهای که قابل اعتماد، دقیق و برای تصمیمگیری مفید است |
شناسایی خطا | بر روی خطاهای فوری در ورود یا انتقال دادهها تمرکز دارد | مسائل سیستمی را شناسایی میکند که بر یکپارچگی و قابلیت استفادهی دادهها تاثیرگذار است |
مسئولیت سازمانی در صورت بروز خطا | اغلب در اختیار پرسنل ورود داده یا سیستمهای خودکار جمعآوری دادهها است | شامل تحلیلگران دادهها، تیمهای فناوری اطلاعات و مباشران داده برای نظارت گستردهتر است |
اندازهگیری | بر اساس درصدی از قوانین اعتبارسنجی ورود و تبادل دادهها | از طریق معیارهای کیفیت دادهها مانند نرخ خطا، امتیاز کامل بودن اندازهگیری میشود |
تاثیر | از ورود دادههای نادرست یا نامربوط به سامانههای نرمافزاری جلوگیری میکند | در اثرگذاری کلی دادهها در حمایت از فرآیندها و تصمیمات تجاری تحولی جدی و اساسی ایجاد مینماید |
با استفاده از کوئری زیر خطای MSSQLSERVER_15517 در کلیهی پایگاهدادههای غیرسیستمی SQL Server از میان میرود: